|
هرگز نخواب کوروش میهن جوان ندارد ...
حتی دگر دماوند آتشفشان ندارد...
دارا کجای کاری؟ دزدان سرزمینت بر بیستون نوشتند: اینجا خدا ندارد....
دیو سیاه در
بند، آسان رهید و بگریخت.... رستم در این هیاهو، گرز گران ندارد....
روز وداع خورشید،
زاینده رود خشکید زیرا دل سپاهان نقش جهان ندارد ....
بر نام پارس دریا، نامی دگر نهادند
گویی که آرش ما، تیرو کمان ندارد ...
دریای مازنی ها، بر کام دیگران شد اما چه سود اینجا
نوشیروان ندارد
کو آن حکیم توسی شاهنامه ای سراید شاید که شاعر ما ، دیگر بیان ندارد....
هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد
...............................................................................................................
پدر خوانمت یا شاه بزرگ؟؟ تو اولین کسی بودی که انسان را انسان شمردی. کجایی تا ببینی دموکراسی که قبل از میلاد بنا نهادی را از سرزمینت محو کردند.
کجایی تا ببینی میخواهند نام هخامنش را از کتاب تاریخ و دلهایمان پاک کنند.
نامت در تاریخ تمام کشور ها و زبان ها جاریست به جر تقویم خاکی که زرات بدنت خاکش را تشکیل داده اند.
نمیدانم اینان چرا از مقایسه خود با تو بیم دارند. چرا نامت لرزه بر تن اینان می اندازد.
مرا افتخاریست با نام تو شناخته شدن.
گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیکت را سر لوح سینه ام ساختم تا در هر زمان گفتار، پندار و کردارت را سرلوح زندگیم نمایم.
................................................................................................................
منشور کورش بزرگ (اولین اعلامیه حقوق بشر)
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد،
شاه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ ... آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه
مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند.
در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهرياری نشستم، مردوک (مردوخ = خدای بابلیان)،
دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد. ... زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.
ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد.
نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.
برده داری را بر انداختم، به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. ...
من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و کسی آنان را نیازارند.
خدای بزرگ از کردار من خشنود شد ...
او برکت و مهربانیش را ارزانی داشت.
ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم ...
من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم.
فرمان دادم تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند.
همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به سرزمین خود برگرداندم
و خانه های ویران آنان را آباد کردم، باشد که دلها شاد گردد و هر روز در پیشگاه خدای
بزرگ، برایم زندگانی بلند خواستار باشند ...
من برای همه مردم جامعهای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی
مردم اعطا کردم.
من به تمام سنتها، و ادیان بابل و اکد و سایر کشورهای زیر فرمانم احترام
میگذارم.
همه ی مردم در سرزمینهای زیر فرمان من .در انتخاب دین، کار و محل زندگی
آزادند.
تا زمانی که من زنده ام هیچکس اجازه ندارد اموال ودارایی های دیگری را
با زور تصاحب کند.
اجازه نخواهم داد کسی دیگری را مجبور به انجام کار بدون دریافت مزد کند.
هیچکس نباید به خاطر جرمی که اقوام یا بستگان او مرتکب شدهاند تنبیه
شود.
من جلوی برده داری و برده فروشی از زن و مرد را می گیرم و کارکنان دولت
من نیز چنین کنند تا زمانیکه این سنت زشت از روی زمین برچیده شود.
شهرهای ویران شده در آنسوی دجله و عبادتگاه های آنها را خواهم ساخت تا
ساکنین آنجا که به بردگی به بابل آورده شدهاند بتوانند به خانه و سرزمین خود بازگردند.»
هفتم آبان ماه سال روز تولد کورش کبیر بر تمامی ایرانیان
مبارک باد
javahermarket
نظرات شما عزیزان:
پردیس
ساعت19:51---17 شهريور 1391
سلام اشکان جونم
وبلاگت عالیه بابا دمت گرم
به منم سری بزنی خوشحال میشم گلم
zahra
ساعت19:46---6 دی 1390
راجب کوروش کبیر قشنگ نوشتی
پاسخ:مرسی بابت امتحان ممنونم
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->